Tuesday, December 7, 2010

نور در معماری


زیبائی که به چشم می آیداز پرتو نور و روشنائی است و گرنه در تاریکی ،زیبائی مفهومی ندارد.زیبائی حقیقتی بانور معرفت درک می گردد و زیبائی ظاهری با عزیزترین حس ما که بینائی است دیده میشود. نور و روشنایی چه ظاهری و چه عرفانی باعث می شود که زیبائی به چشم آید و رنگ وسایر زیبائیهای شیء جلوه کند. بنابراین بحث نور و پرداختن به آن می تواند در مباحثزیبائی شناسی و هنر جایگاه ویژه ای داشته باشد. از جمله علوم و هنرهایی که می توانبه نقش نور در آن اشاره داشت ،هنر معماری است که بحث مفصلی را در زمینه روند بهرهگیری از نور طبیعی به خود اختصاص می دهد. ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوانعواملی که تأمین کننده ی نور مصنوعی هستند ،مطرح می باشند. در هنر معماری نور یکیاز اجزایی است که کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار ،نظم فضایی، مصالح، رنگو … مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفا کند. یکیاز مهمترین مشخصه های نور طبیعی، توالی و دگرگونی آن در طول روز است که باعث حرکت وتغییر حالت در ساعات مختلف می شود. در تاریخ نقاشی توجه به نور در دوره امپرسیونیستها دیده می شود. هنگامی که نقاشان آتلیه های خود را ترک می کردند و در زیر نورخورشید با نور طبیعی مشغول نقاشی شدند. از مشخصات این سبک توجه به رنگ و نور درساعات مختلف روز و انعکاس رنگ های اشیاء مختلف در یکدیگر و تأثیر رنگ های پیرامونیو به کار بردن رنگ های خاص و ناب می شد. این مقاله به بررسی نقش نور در معماری (و به صورت موردی نقش آن در معماری دزفول) به عنوان یک جزء سازنده و مفهوم بخش می پردازد و در خاتمه امید بر ایندارد که در آینده در ساختمان ها همانند نیاکانمان شاهد به کارگیری نور طبیعی بهصورت یک عنصر کاملاً اثر بخش باشیم.


نور و بشر

از دورانماقبل تاریخ همواره اجسام نورانی که تجسمی از یک شیء زنده را در ذهن بیدار می کردندتوسط بشر مورد ستایش و احترام قرار گرفته و مشتاقانه برایشان جشن می گرفتند، آن هارا عبادت کرده و می پرستیدند.این توجه بیش از اندازه به عنصر نور در اغلب فرهنگ هایاولیه بشری و در جوامعی با آداب و رسوم و عقاید مذهبی متفاوت همچنان در طول زمانمشاهده می شود. برخی از جوامع نور خورشید را در تشریفات مذهبی شان به کار می بردندو برخی دیگر درخشش اجسام نورانی را به عنوان عامل ایجاد فعل و انفعالاتی رمزآلودجهت دست یابی به حیطه هایی ماورای دنیای زمینی تلقی می کردند. حتی امروزه در بسیاریاز مدارس شرقی که به تدریس یوگا اشتغال دارند برای ایجاد تمرکز ذهنی از اجسامنورانی مانند لامپ، خورشید، ماه، بلور و نور آتش استفاده می کنند. در اغلب ادیان،نور نماد عقل الهی و منشأ تمام پاکی ها و نیکی ها است و خارج شدن انسان از تاریکیجهل و تابیده شدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد. در اثر تابیدهشدن نور الهی به درون کالبد مادی، یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد وتکامل معنوی می رسد در نتیجه برای نمایش این تمثیل در معماری اغلب بناهای مذهبی نوربه عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان به کارگرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریکحجم قابل مشاهده است. فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجد اسلامی کهبا عنصر نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی میباشند.انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهماز اشیاء و احجام در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعیخلسه فرو می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار میشود.

تاریخچه بهره گیری از نور طبیعی در معماری ایران

دانستنروند بهره گیری از نور خورشید به اندازه روند شکل گیری مصالح و یا شکل های مختلفزیربنائی ساختمان جهت طراحی بسیار لازم می باشد.اولین تاریخی که ما از آن اطلاعداریم سده ی سوم هزاره چهارم ق.م می باشدکه در آن زمان جهت کسب نور و سایه از ایجاداختلاف سطح در دیواره های خارجی استفاده می کردند. در شهر سوخته از هزاره های سوم ودوم ق.م از روی آثار خانه هایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود می تواناستنباط کرد که هر اطاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده اند،در دوره عیلام در حدود ۱۳۰۰ و ۱۴۰۰ ق.م نیز نمونه ای از پنجره های شیشه ای بدستآمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه می باشد که در کنار هم و در داخل یک قاب جایمی گرفته و بطور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورد استفاده بود. از جمله کهنترینمدارک و نمونه های در و پنجره در معماری ایران را شاید بتوان در نقش قلعه های مادیدر آثار دوره شاروکین یافت. از روی نقش برجسته آشوری می توان روزنه هایی را که برروی برج ها ساخته شده اند تشخیص داد. در دوره هخامنشی در تخت جمشید وضع درها بهخوبی روشن و پاشنه گرد آن ها اغلب به جای مانده است، همچنین در این کاخ ها بالایدرها و حتی بام ها، روزن ها و جام خانه هایی داشته وگرنه فضای بزرگ و سرپوشیده آنها را چگونه چند جفت در که اغلب بسته بوده روشن می کرده است؟

در اصل ازخصوصیات سبک پارسی، تعبیه سایبان و آفتابگیر منطقی و ضروری برای ساختمان هاست. دراین دوره از اصل اختلاف سطح، جهت جذب نور به داخل استفاده می شد. بر اساس تحقیقاتپروفسور ولفانگ معلوم شده که انحراف زوایای بناهای تخت جمشید بر اساسی بنیاد گذاشتهشده که بوسیله ایجاد سایه روشن های گوناگون تعیین روز اول سال و فصول مختلف میسرشده و این انحراف به معمار ایرانی اجازه می داده مکان های مورد نیاز برای زیستن رابه صورتی بسازد که در فصول مختلف سال هر خانه به مقدار لازم از آفتاب و روشناییاستفاده نماید. از نورگیری بناهای اشکانی اطلاع چندانی در دست نیست ولی سرپرسیسایکس در مورد کاخ هاترا می گوید: تالارهای این مجموعه تماما دارای سقف چوبی بودهاند. ارتفاع آن ها مختلف و نیز روشنائی آن ها از دهنه و هلال هایی بوده که به سمتمشرق باز می شدند. از روی تصویر بازسازی شده نسا که نورگیری بنا را توسط سقف خرپانشان می دهد این احتمال را ممکن می سازد که اشکانیان از این روش برای نورگیری بنااستفاده می کردند. ساسانیان تمایل به نشان دادن تضاد بین سایه و روشنائی داشته اندو این امر د رتمام بناهای آن ها مشهود است. نوک گنبد های بناهای چهار طاقی آن هابصورت روزنه درآمده زیرا برای افروختن آتش بدان احتیاج داشته اند. ایوان کرخه درخوزستان، طرز نور گرفتن از اطاق را برای اولین بار نشان می دهد، البته در بناهاییکه طاق ضربی داشته اند معمولاً تأمین نور از آن قسمت هایی بوده که سقف مسطح داشتهاند.روش استفاده از طاق گهواره ای که از انواع طاق سازی های عصر ساسانی است بهمعمار اجازه می داد که در فاصله میان دو قوس پنجره تعبیه نماید و روشنایی بنا راتأمین کند. طریقه نورگیری از جام خانه نیز همانطور که گفته شد بعد از هخامنشیان تامدت های بسیار به عنوان یک سنت طرح گردیده و مورد استفاده قرار گرفت و در دورهساسانی که استفاده از گنبد به شکل پذیرفته وسیعی معمول شده و جزء ویژگیهای اینمعماری می شود می بینیم که در روی گنبد روزنه هایی با حفره هایی تعبیه می کردند کهاحتمالاً برای پوشش آن ها از شیشه استفاده می کردند، تا زمانیکه ساسانیان ازدیوارهای حمال جهت تحمل بار گنبد استفاده می کردند تنها از روزن وسط گنبد یا ازروزنه های تعبیه شده بر روی آن جهت نورگیری استفاده می کردند.اما پس از آن که بارسقف گنبدی را توسط قوس ها روی جرزها انتقال دادند توانستند در قسمت هایی از بدنهگنبدها نورگیرهایی را بصورت هلال تعبیه کنند.
معماری، هنری برای آسایش بشر.
(مرتضی آستی)

No comments:

Post a Comment